۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

ای دو میلیونی که می خواهید بروید ترکیه! کمی دست نگه دارید


دیروز خبری خواندم مبنی بر اینکه تا کنون دو میلیون نفر ایرانی برای سفر نوروزی به ترکیه ثبت نام کرده اند و جا رزرو کرده اند و به طور حتم شمار بیشتری برای دوبی، تایلند، اروپا و آمریکا برنامه ریزی کرده اند. خب تا اینجا که خوب است. مطمئنا سفر به روحیه انسان کمک می کند و باعث نشاط و سرزندگی می شود و قطعا در سفر چیزهای خیلی خوبی یاد می گیریم. به دلیل دیگری هم خوشحالم از اینکه می بینم که خیلی از هموطنانم هم می توانند گلیم خود را رو از آب بیرون بکشند. می شود با اطمینان گفت کسی که سفر نوروزی بیرون از کشور می رود، فرد ضعیفی نیست و از نظر مالی چندان تحت فشار نیست.از این بابت خوشحالم و اینها نیمه پر لیوان بودند.

اما صد افسوس که  نیمه خالی لیوان از نیمه پر لیوان بسیار پرتر است. نیمه ای که در آن فقر، بیکاری، ناراحتی های اجتماعی و فشار دیکتاتوری است. اگر کشوری مانند ترکیه امروز به اینجا رسیده است، تماما از ضعف رژیم ایران بوده. موقعیت های بسیار عالی که یک به یک از دست ایران به آسانی لیز خوردند و در دامن کشوری با یک دوم پهناوری ایرانشهر افتادند. کشوری که حکومتش به هیچ روی حاضر نیست از دیکتاتوری ایران دوری کند، زیرا تمام این شرایط تا به حال به نفعش بوده است. سرمایه ای که باید برای یک ایرانی خرج شود، برای یک کودک خوش آواز اهل بندر عباس تا اینکه توی لجن زندگی نکند، از لجن آب ننوشد و در نهایت در لجن نمیرد، در جیب مردمان ترکیه می رود. درهمی  شود در کیسه های عربهای دوبی. به شخصه با عربها هیچ مشکلی ندارم و آدمهای بسیار خوب و بزرگی هم بین آنها دیدم. اما چرا باید کشوری مانند امارات متحده عربی که بر سر سه جزیره ایرانی ادعا می کند، شاخاب پارس را الخلیج العربی می نامد، دختران پاک ایرانی را به فاحشه تبدیل می کند، ورزشهای باستانی ایران را می دزدد، معماری یزد را به نام خود در یونسکو ثبت می کند و ایرانی را عجم و لال می نامند، به خاطر وجود ایرانی های ثروتمند ادعای بزرگی کند؟ چرا باید بچه های ترکیه که تا چند دهه پیش دنبال ماشینها می دویدند، امروز به جوانی برومند و ثروتمند تبدیل شوند، اما کودک کرد یا آذری یا بلوچ ایران زمین به خاطر وجود فقر، تبعیض و عدم توجه ما در نهایت سکوت جان بسپرند؟ 

چرا ترکیه ای که خداوندگار، مولانا را با نهایت بی شرمی یک شاعر ترک می نامند، باید از صدقه سر ما جز بیست اقتصاد دنیا شود؟ چرا کارگرهای ایران باید به خاطر بازرگانان بی لیاقت که فقط به فکر سود خود هستند، بی کار شوند؟ همان کسانی که برای پر شدن کسیه های خود و چین، سفره های ما را خالی تر می کنند و دستهایمان را دراز تر.

به خداوند قسم ایران شگفتیهایی دارد که بسیاری از آنها هنوز ناشناخته اند. طبیعتی وصف ناپذیر دارد و از نظر تنوع واقعا غیر قابل تصور است. از بلند ترین قله آتشفشانی خاور میانه گرفته تا گرم ترین نقطه کره زمین به نام گندم بریان در استان کرمان. از سرو باستانی ابر کوه تا جنگل های دنا. از دریاچه زریوار تا قله تفتان. تنوع اقوامش مثال زدنی است که شناخت هرکدام بسیار لذت بخش است. آثار باستانی بی مانندی دارد، نتیجه هزاران سال تمدن کهن ایران زمین که همه منتظرند شما را ببینند و هم اینکه شما آنها را ببینید و شگفت انگیز تر از همه این است که همه این شگفتیها در یک دل یک گربه کوچک است. 

حال تصمیم گیری با شماست. می توانید در سواحل مدیترانه ای و آفتاب ملایم ترکیه قدم بزنید و روز بعدش از آثار باستانی استانبول دیدن کنید. می توانید بروید دوبی  و خوانندگان بزرگ را از نزدیک ببینید. می توانید بروید تایلند و .... .اما بدانید که هنوز قلب این گربه کوچک برای تان می تپد...
عکس از وبلاگ hakim-sina.blogspot.com


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر