۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

دیروز رفتم جدایی نادر از سیمین رو ببینم که...


دیروز رفتم به قصد دیدن فیلم جدایی نادر از سیمین .چون هم قلبا دوست داشتم ببینم و هم به خاطر فراخوان به خودم گفتم که باید توی  10 تا 12 فروردین برم سینما و این فیلم رو تماشا کنم. اولش رفتم سینما فرهنگ. ساعت 15 و 5 دقیقه رسیدم سینما. سانس سینما 14:45 بود. گفتم شاید بذاره وسط سانس برم. گفتم خانم یک بلیت بدید لطفا. گفت ظرفیت سالن تکملیه! از یه طرف ناراحت شدم و از یه طرف دیگه هم خوشحال. اتوبوس سوار شدم و دم سینما ایران پیاده شدم. سانس 16 رسیدم. دیدم اه... چه جمعیتی وایساده.گفتم شاید برای فیلمهای دیگه هم باشه، اما وقتی که در سالن باز شد، همه رفتند توی سالن فیلم جدایی نادر از سیمین. جالب اینجاست که اخراجی های 3 هم ساعت 16 سانس داشت، اما وقتی که در سالن فیلم جدایی نادر از سیمین باز شد، کمتر جمعیتی توی محوطه اصلی سینما مونده بود و حدود 4/3 فضای داخل سالن پر شده بود و استقبال مردم برای من بسیار رضایت بخش بود و نکته اصلی در اینجاست که بیشتر فیلمهای درجه یک دنیا ازدیدگاه منتقدان، لزوما پرفروش ترین هایشان نیستند.
فیلم بسیار جالبی بود. کلا فیلمهای فرهادی همینطورن، یکی از یکی بهتر. از نظر من ، بازی همه ی بازیگرها عالی بود، اما بازی پیمان معادی بسیار تونست منو جذب کنه.اگه بازیگرهاش معروف نباشن و کیفیت فیلم برداری سینمایی نباشه، فکر می کنین که دارین مستند تماشا می کنین. از داستان چیزی نمی گم، اما گفتن این نکته ضروریه که موضوع فیلم و ریزه کاریهاش ذهنتون رو به چالش می کشه و تقریبا نمی تونید حرکت بعدی فیلم رو حدس بزنید و مثل همیشه، فیلم همه ی سوالها رو جواب نمی ده و پاسخ چند سوال به عهده بیننده است.سوالهایی که از دیدگاه کارگردان مهم نیست، اما برای بیننده می تونه بسیار جالب باشه.
پس از اینکه درباره الی اکران شد، از فرهادی پرسیدند که اسم الی چی بود؟ الهام بود؟ الهه بود؟ المیرا، الناز، الیسا بود؟ یا...؟ گفت این سوالیه که خودم هم نمی دونم!

عکس از سایت cinemaema.com

۲ نظر:

  1. اوج نتیجه گیری فیلم دقیقا جاییه که تیتراژ پایانی شروع میشه.متاسفانه کمتر کسی توجه میکنه و صدای فریادهای شهاب حسینی و زنش رو تو دادگاه خانواده میتونه تشخیص بده.همه پا میشن میرن و چراغهای سینماها هم روشن میشه.

    پاسخحذف