۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه
زمستون می ره و روسیاهی می مونه به زغال...
۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه
شاخاب به جای خلیج،پارس به جای فارس،زنده باد شاخاب پارس
۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه
پارسی به جای فارسی:(بخش دوم)
۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه
خرید ویلا در شمال به چه قیمتی؟
۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه
پارسی به جای فارسی:(بخش نخست)
پارسی به جای فارسی:(بخش نخست)
به جای این واژه ها که عربی هستند،از برابرهای پارسی بهره ببرید:
آتی=آینده-**آخرین=واپسین-**آداب=آیینها-**ابتلا=دچار شدن-**ابدا=هرگز-**ابدالدهر=همیشه-**ابلاغ=رسانیدن-**اتفاق=رویداد-**اتفاقا=ناگهانی-**اجاره=کرایه دادن-**اجانب=بیگانگان-**اجداد=نیاکان-**اجرام=توده-**اجساد=کالبد-**اجناس=کالاها-**اجیر=مزدور-**احتراق=سوختن-**احزاب=گروها-**احشام=چارپایان-**احکام=دستورها-**اخبار=تازه ها-**ادب=فرهنگ-**ادیان=آیین ها-**اذیت=آزار-**ارتفاع=بلندا-**ازدواج=جفت گرفتن-**اساطیر=افسانه ها-**استحاله=دگرگونی-**استحمام=گرمابه **-استخراج=بیرون آوردن-**استخلاص=رهایی یافتن-**استعفا=کناره گیری-**استفراغ=بالا آوردن-**استقبال=پیشوازآمدن-**استقلال=نابستگی-**اسلاف=پیشینیان-**اسلحه=جنگ افزار-**اسناد=پشتوانه-**اسهال=ریغ-**اشعار=سرودها-**اصطبل=آخور-**اصغر=کوچکتر-**اصوات=آواها-**اطاعت=فرمانبرداری-**اعتراض=ایراد گرفتن-**اعتصاب=دست از کار کشیدن-**اعدام=نیست کردن-**اغتشاش=آشوب-**اغراق=گزافه گویی-**افتتاح=گشایش-**افراط=زیاده روی-**افتخار=سربرافراشتن-**اقامت=زیستن-**اقسام=گونه ها-**اکاذیب=سخنان دروغ-**اکثر=بیشتر-**البته=همانا-**الان=اکنون-**التهاب=برافروختگی-**امواج=خیزاب ها-**امین=درستکار-**انتخاب=برگزیدن-**انحراف=کژی-**انضباط=سامان-**انعکاس صوت=پژواک-**انفجار=ترکیدن-**انهدام=فروریختن-**اهدا=پیشکش کردن-**اهمال=کوتاهی-**ایثار=ازخود گذشتگی-**ایمان=باور داشتن
آبشخور(منبع):فرهنگ واژه های فارسی سره-از:فریده رازی-نشر مرکز
۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه
چرا دیکتاتورها درس نمی گیرند؟ یا (دیکتاتورها احمق ترین موجودات دنیا)
چرا دیکتاتورها از 2 چیز درس نمی گیرند؟
1-سرگذشت دیکتاتورهای دیگر:
تاریخ به روشنی نشان داده که هیچ حکومت خودکامه ای،نتوانسته باقی بماند.دودمان های تمامیت خواه،یا دیکتاتوری را کنار گذاشته و یا اینکه به زیر کشیده شده اند.پادشاهان عادل، رهبران خردمند و حکومت های مقتدر هم تا زمانی که مسیر زوال دیکتاتوری را نپیموده اند،توانسته اند حکومت کنند.تا زمانی که با عدالت و خرد با مردمانشان رفتار کرده اند،تاج را بر روی سرشان دیده اند.اما خودکامگی، جز یک انتها،که بارها هم تکرار شده است،بن بست دیگری ندارد.
2-سرگذشت مردم خودشان:
هر اعتراضی از نقطه ای آغاز می شود.اولین باری که به حکومت خودکامه ای اعتراض شود،آن را سرکوب می کند.....اما دوباره،در آینده اعتراضی رخ می دهد،..... باز هم سرکوب می کند،......اما دوباره در نقطه ای در آینده،جنب و جوشی شکل می گیرد.چرا هر دفعه که مردم هزینه می دهند،بازهم در جایی در آینده اعتراض را شروع می کنند؟پس چرا دیکتاتورها درس نمی گیرند؟چرا هر دفعه که سرکوب می کنند،باز هم اعتراضی پدیدار می شود؟تا کی می توان این را تکرار کرد؟
و حماقت اینجا مشخص می شود.
و موجود عجیبی است این قدرت...